عطرت را نفس میکشم
چقدر بوی
باران می دهد همیشه
میدانی ،
همه چیز
چرا،
به تو ختم میشود
در رویا
حوالیت می گردم
به زیر باران می روم
با دستهای گره زده
شاید گرم شود.
شوری اشک
با قطرات
باران می آمیزد
فکر فکر فکر
دلم به بلندای البرز
به خاموشی دماوند
برایت تنگ است
هلن عزیزی
برچسب : نویسنده : helenazizia بازدید : 99